به گزارش مجله خبری نگار، مهیار بقایی در پاسخ به این پرسش که با توجه به حضور حدود 57 میلیون ایرانی در بورس که معادل 70 درصد جمعیت هستند، آیا این یک فرصت و یا تهدید به شمار میرود؟ گفت: اولاً به حضور مردم در بورس با نگاه مثبت مینگریم و این یک موهبتی است که ظرفیتی برای دولت فراهم کرده و باید از این ظرفیت استفاده کند.
به گفته وی، بازار سرمایه به گونهای است که همیشه باید افراد حرفهای از تهدیدها در آن یک فرصت خلق کنند و دولتها هم وقتی میبینند مردم کشور وارد یک جریان میشوند، در حالی که بورس جایی است که درهمه جای دنیا ریسک دارد و مردم زیاد وارد آن نمیشوند، اما باید از این فرصت و ظرفیت ایجاد شده استفاده کنیم.
بقایی گفت: متأسفانه برنامهریزی درستی برای استفاده از حضور مردم در بورس انجام نشد و مردم با بازار سرمایه درگیر شدند، البته نسبت به یکسال پیش تجربه زیادی کسب شده و وضعیت بازار بهتر شده و از سه ماه قبل بازار سرمایه کمی جان گرفته است.
وی گفت: در حال حاضر بسیاری از سهمهای موجود بازار ارزنده شده و نوسان بورس به مردم یاد داد هر سهمی را نباید بخرند. برخی از سرمایهگذاران دنبال سهمهایی هستند که سود نقدی بیشتری به آنها نصیب کند.
این کارشناس بازار سرمایه در مورد دولت گفت: دولت میتواند از بازار سرمایه به خوبی استفاده کند. منابعی جذب و تأمین شود که این منابع سهم سرمایهگذاری در اقتصاد شود. از طرفی باید مردم را با سرمایهگذاری در بورس آشنا کنند. هنوز فقر فرهنگ سرمایهگذاری در کشور وجود دارد، اما به هر حال مردم ما ناخواسته درگیر بازار سرمایه شدند، به ویژه از طریق سهام عدالت مردم وارد بورس شدند. اکنون بهترین زمان برای آشنا کردن مردم با صندوقهای سرمایهگذاری است که این صندوقها نسبت به بانکها سود بیشتری به سپردهگذاران خود میدهند.
به گفته وی، با توجه به قانون ابزارهای نوین مصوب سال 88، صندوق های سرمایهگذاری در بورس معاف از مالیات هستند، بنابراین سرمایهگذاری در این صندوقها یک مزیت به شمار میرود و معمولاً صندوقهای بورسی با درآمد ثابت بازدهی بیشتری نسبت به سپردهگذاری در بانک دارند.
کارشناس بازار سرمایه گفت: بحث کسری بودجه دولت که امسال بسیار مطرح است، بخش عمدهای از این کسری را میتوان با انتشار اوراق در بازار سرمایه تأمین کرد، همانگونه که دولت در سال گذشته بخش مهمی از کسری بودجه خود را با اوراق اسلامی و اوراق مرابحه در بازار سرمایه تأمین کرد به گونه که گفته میشود سال گذشته از محل انتشار اوراق مرابحه دولت حدود 150 هزار میلیارد تومان تأمین مالی از بورس برای بودجه دولت انجام شد.
وی گفت: دولت باید از ابزارهایی که در بازار سرمایه وجود دارد استفاده کند حتی میتواند ابزارهایی براساس سهام دولت در صندوقهایی مانند دارایکم و سایر شرکتها استفاده کند و اوراق تبعه اختیار فروش منتشر کند و از این طریق به تأمین مالی بپردازد. اوراق تبعی اختیار فروش همان بیمه سهام است که امسال بر روی سهامی مانند شستا، پتروشیمی خلیج فارس انجام شد و منابع قابل توجهی هم به دست آمد.
به گفته وی، بخشی از کسری بودجه دولت با انتشار اوراق قابل جبران است. اوراق تبعی اختیار فروش که میتواند یک یا دو ساله باشد معمولاً با سود 22 درصد و یا بالاتر به فروش میرسد یعنی اگر نرخ این اوراق به بیش از 22 درصد نرسید دولت آن را خریداری میکند و این اعتمادی است که به سرمایهگذاران در بازار سرمایه و خریداران اوراق داده میشود.
بقایی در پاسخ به این پرسش که از سال گذشته اعتماد مردم به رفتار دولت در بازار سرمایه لطمه دیده است، گفت: دولت خودش سهامدار بسیاری از شرکتهای پالایشی است، اما هنوز شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی نرخ خوراک زمستان 99 را برای پالایشگاه ها اعلام نکرده است و شرکتهای پالایشگاهی حاضر در بورس در صورتها مالی خود به سناریونویسی و پیشبینی قیمت در صورتهای مالی روی آوردهاند. در حالی که چون دولت بخشی از سهام پالایشیها را دارد باید ساختار شرکتهای خود را درست کند و حذف قیمتگذاری دستوری را در پیش گیرد.
بقایی در پاسخ به این پرسش که دولت یک بنگاه اقتصادی نیست بلکه یک نهاد سیاسی است که به فکر سودآوری نیست گفت: دقیقا همینطور است اما باید تغییر رفتار دولت در شرکتهایی که سهام دارد انجام شود. الان دولت نروژ چگونه با یک سیاستی درآمد نفت را کنار گذاشته و از محل عایدی فراورده و مالیات کشور را میچرخاند. باید دولت ما هم ساختار شرکتهای خود را تغییر دهد.
این کارشناس بورس گفت: آقای رئیسی در قوه قضائیه تحول ایجاد کرد و خوشبختانه نگاه مثبتی به بورس دارد. پیشنهاد میکنم از کارشناسان بورسی استفاده کند. بهترین فرصت از نظر حضور مردم در بورس برای دولت ایجاد شده است. همه ما و دولت یک خانواده هستیم. اگر دولت به عنوان پدر خانواده به درستی عمل کند، رفتار مردم هم درست میشود و اعتماد به مردم برمیگردد.
بقایی گفت: وقتی قیمت دستوری برای نیروگاهها اعمال میشود، نیروگاهها در شش سال گذشته نتوانستند قیمت خدمات خود یعنی برق را بیشتر کنند، بنابراین پولی برای آنها حاصل نشده است که به تعمیر اساسی و اورهال نیروگاه بپردازند و همچنین بخش خصوصی رغبتی برای سرمایهگذاری در نیروگاهسازی نمیکند. باید دولت از قیمتگذاری دست بردارد.
بقایی همچنین با بیان اینکه تأمین مالی شرکتهای خصوصی از بورس تنها 10 درصد است، گفت: هنوز 90 درصد تأمین مالی غیردولتی از بازار پول یعنی بانک انجام میشود، در حالی که میتوان از بازار سرمایه به راحتی تأمین مالی کلان انجام داد.
به گفته وی، دو غول خودروسازی یعنی ایران خودرو و سایپا میتوانند از بازار سرمایه به روش انتشار اوراق تبعی فروش تأمین مالی کنند و زیان خود را جبران کنند. البته دو خودروساز هم درگیر قیمتگذاری دستوری هستند و هنوز فاصله بین قیمت خودرو از کارخانه تا بازار در حد 190 میلیون تومان است، بنابراین باید این فاصله برطرف شود.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا به جای ساختار اصلاح دو خودروساز باید فقط قیمت افزایش پیدا کند گفت: اگر قیمت یکسان شود، اگر خودرو گران باشد مردم نمیخرند و خودروسازان مجبورند قیمت خود را کاهش دهند. اما فاصله قیمتی بین کارخانه و بازار رانت ایجاد میکند که نصیب دلالان میشود.
وی گفت: در حال حاضر مفاهیمی مانند اشتغال تغییر پیدا کرده. برخی از این اینفلوئنسرها در فضای مجازی چندین برابر کارمندان درآمد دارند یا با فناوری اطلاعات، بسیاری از مشاغل تغییر پیدا کرده مثلا کارگزاریهای بورسی با الکترونیکی کردن فرایندهای خود نیازی به حضور کارمند ندارند بنابراین قوانین کسب و کار باید تغییر پیدا کند و راه سرمایهگذاری مردم در بازار سرمایه آسانتر شود. حضور مردم در بازار سرمایه را یک فرصت میدانم، اما باید هوش مالی مردم بالا برود و دولت با سر و سامان دادن به کانالهای تلگرامی و شرکتهای مشاور سرمایهگذاری اعتماد مردم را به بازار سرمایه برگرداند.
به گفته بقایی، در حال حاضر برخی شرکتهایی در بورس هستند که در ظرف سه ماه حتی صددرصد بازدهی داشتند، بنابراین سهام ارزنده در بازار فراوان است که مردم میتوانند این سهام را مانند پتروشیمی نوری، پتروشیمی خلیجفارس، پتروشیمی جم، پتروشیمی تندگویان، ملیمس، هلدینگ دارویی تأمین و دیگر سهام ارزنده را شناسایی کنند.
وی در پایان گفت: اولا باید دولت از قیمتگذاری دستوری محصولاتی که شرکتهای آنها در بورس هستند دست بردارد و ثانیاً حضور گسترده مردم در بازار یک ظرفیتی است که دولت میتواند از آن استفاده کند.